اچ تی ال

اچ تی ال

اچ تی ال

اچ تی ال

در زاویه روایت

گریز شامار در فصل آخر که با مداخله نویسنده در زاویه روایت حاصل می‌شود، به نوعی گذار از ساخت «دفتر حقیقت» به مثابه‌ خاستگاه آیین و خاطره، به فرم «رمان» و واقعیت کمپنجات، این جایگاه کرم گذاشتن بدن‌ها و شیزوفرنی حاد است، جایی که نشانه‌های آیینی و طبیعی از معنا تهی شده، و اوراد شبانه‌ میموای منجم با ذکر کلامی از «دفتر حقیقت» فرافکنی می‌شود؛ ستاره‌ام را پشت سرم سرنگون کرده‌اند.
 
ابوالفتحی در پایان گفت:‌ و اما بدیلی که رمان پیش می‌کشد از گور شلر سر بر می‌آورد، همو که شامار حتی از گفتن و نوشتن کامل نامش هراس دارد و به اشارتی، با یادآوری حرف شین، از آن می‌گذرد.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.